پاگنده ها - قسمت دوم (امپراطوری پاگنده ها)
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
پاگنده ها - قسمت دوم (امپراطوری پاگنده ها)
نوشته شده در یک شنبه 25 خرداد 1393
بازدید : 368
نویسنده : جعفر ابودوله

تنها ۱۰ نفر از ما توانسته بودیم خود را درون حفره ای که من سالها قبل در خانه کنده بودم پنهان کنیم و هیچ راهی برای رفتن به سطح دهکده نداشتیم. این بود که تصمیم گرفتیم از حفره کانالی به خارج دهکده بزنیم تا لااقل از آنجا بتوانیم کاری بکنیم.

شایعات زیادی در مورد افرادی که به اسارت برده شده بودند بر سر زبانها بود. میگفتند این افراد را به پشت دماوند کوه میبرند و آنها در پشت دماوند کوه که جایگاه دیوان و ماران است برای دیوان بردگی میکنند. میگفتند که دیوان هر روز یکی از آدمیان را قیمه کرده و می خورند. میگفتند که دیوان در حال ساختن کالسکه پرنده ای هستند که با آن بر فراز دماوند کوه پرواز کنند و هر آدمیزادی را با تیر بکشند. با شنیدن تمام این شایعات رد دلهره و وحشت بر چهره همه ی افراد شنیده میشد اما من مطمئن بودم که وضع انقدر خراب نیست و انسانهای پستی که جاسوس پاگنده ها هستند این شایعات را میسازند. من مطمئن بودم که پاگنده ها تنها نیرو و تعداد زیادی دارند و از خرد بهره کمی برده اند. این بود که تصمیم گرفتم با استفاده از نیروی عقل و خرد و با همکاری و همیاری دیگر انسانهای آزاد شر آنها را از روی زمین پاک کنم. اما چه کسی میتوانست به من در این راه کمک کند؟





مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: